دماوند چهار جبهه ( ۴ جبهه )مرداد 1402

کوهها منصف یا بی انصاف نیستند. آنها فقط خطرناکند. “

“بدون خطر مرگ ، ماجراجویی غیرممکن است. “

“نه تنها در طول صعود ، بلکه درطی فرود هم اراده روبه رکود می رود. با طولانی تر شدن شدن هدف بی اهمیت تر به نظر می رسد و بی تفاوتی در درون من رشد می کند. توجهم کاهش می یابد و حافظه ضعیف می شود. خستگی ذهنی من حالا بیش از ضعف بدنیست. بنابراین خوشآیند است که بنشینی و هیچ کاری انجام ندهی-مانند یخ زدن-“

“ارزش بازار من با انتقادهای بیرونی افزایش پیدا می کند. بنابراین بحث هایی که گهگداری بالا می گیرد و به نقد من می پردازد مرا آزار نمیدهد. “

“من این کار را به خاطر خودم انجام میدهم زیرا من پادشاه سرزمین خودم هستم ، پرچم من دستمال گردن من است. “
از «رینهولد مسنر» اولین کوهنورد صعود کننده به ۱۴ قله بالای 8000 متر

«هدف از اجرای این برنامه ثبت یک ترک برای کسانی که قصد دارند چهار جبهه دماوند را صعود کنند یا حداقل بدانند که صعود ۴ جبهه چقدر زمان و مسافت و انرژی صرف می‌کند.»

قبل از اجرای این برنامه باید بدانید که تمرینات آمادگی جسمانی به صورت چندین ماه برای یک کوهنورد لازم می‌باشد.
تاریخ اجرای این برنامه چهارم پنجم و ششم مرداد 1402 می‌باشد
شروع پیمایش از روستای ناندل جبهه شمالی و ساعت شروع پیمایش ۸ شب بود
ساعت ۹:۳۰ سنگ بزرگ بودم و سپس بعد از دو ساعت پیمایش به جان پناه ۴۰۰۰ رسیدم و در آنجا شب را استراحت کردم
صبح ساعت ۸ بعد از صرف صبحانه به طرف جان پناه ۵۰۰۰ که ارتفاع دقیق آن ۴۶۵۰ متر میباشد حرکت کردم

در ساعت ۱۰ به جان پناه ۵۰۰۰ رسیدم و بعد از استراحتی کوتاه در ساعت ۱۱ به سمت قله حرکت کردم
به پس طی مسیر سه و نیم کیلومتری در ساعت ۳:۲۰ به قله دماوند رسیدم و سپس به سمت جبهه جنوبی حرکت کردم و در ساعت ۱۸ به جان پناه بارگاه سوم رسیدم
روز دوم
جان پناه بارگاه سوم به علت ازدحام جمعیت و اینکه دو روز تعطیلی در پیش بود پنجشنبه و جمعه (تاسوعا و عاشورا) شلوغ و تخت برای استراحت نبود و اکثر کوهنوردان به صورت کف خواب روی زمین دراز کشیده بودند
پس از چند ساعت که با شلوغی جمعیت همراه بود و رفت و آمد زیاد و نتوانستم استراحت خوبی داشته باشم به سمت قله دوباره حرکت کردم در ساعت ۲:۳۰ بیرون آمدم
پس از یک هم هوایی خوب با یک سرعت متوسط ساعت ۶:۱۵ به قله رسیدم و سپس به سمت جبهه غربی حرکت کردم
ساعت ۹:۳۰ به پناهگاه سیمرغ رسیدم و پس از دو ساعت استراحت ساعت ۱۱:۳۰ به سمت قله حرکت کردم و در ساعت ۱۶:۳۰ به قله رسیدم
و سپس به سمت پناهگاه تخت فریدون در جبهه شمال شرق حرکت کردم و در ساعت ۱۹:۴۵ به پناهگاه رسیدم

پناهگاه تخت فریدون پر از کوهنورد و اطراف جانپناه نیز پر از چادر بود
به زور برای خودم یک جایی پیدا کردم چون که چادر در دسترس نبود دم در پناهگاه روی زمین جا انداختم

امشب نیست به درستی نتوانستم بخوابم و استراحت خوبی داشته باشم و در ساعت ۳:۳۰ صبح بیدار شدم و پس از صرف صبحانه ساعت ۴ به سمت قله حرکت کرد و در ساعت ۸:۴۰ به قله رسیدم
در اینجا پس از اینکه چهار جبهه صعود شد تصمیم گرفتم که روی قله استراحتی داشته باشم و به مدت یک تا دو ساعت استراحت کردم

پس از استراحتی کوتاه از سمت جبهه جنوبی و شن اسکی به سمت بارگاه سوم و پارکینگ حرکت کردم و در ساعت ۱۵:۳۰ به پارکینگ رسیدم و برنامه به پایان رسید
تمام